آینا جونمآینا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه سن داره
بابا داود منبابا داود من، تا این لحظه: 39 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره
مامان مریم منمامان مریم من، تا این لحظه: 36 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره
زندگی عاشقانه مازندگی عاشقانه ما، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره
آشنایی من و عشقمآشنایی من و عشقم، تا این لحظه: 18 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره

خاطرات آینا گلی

روزت مبارک آینای مامان

دختر ♥   ♥دختر♥یعنی دوتا دست کوچولو که تو دستای باباش گم میشن ♥   ♥دختر♥یعنی یه عالمه احساس ... ♥     ♥دختر♥یعنی لبخند دلنشین خدا ...♥   ♥دختر♥یعنی گرمی بخش خونه ...♥   ♥دختر♥یعنی دنیای رنگی رنگی ...♥   ♥دختر♥یعنی دنیاش بغل باباش ...♥   ♥دختر♥یعنی بابایی ...♥   ♥دختر♥ یعنی هیچ وقت فراموش نمیکنه تولد ! روو ...♥   ♥دختر♥یعنی کلید قلبتو ندی دست هر کی ......
25 مرداد 1394

یه روز خوب با فامیلهای بابایی

بفرمایید ادامه... اولی ...مامان مریم خودمه منم بغل عمه مریم هستم   آیناگلی و معصومه جون و ماهان جون   اولین نفر مامان مریم منه،آیناگلی بغل عمه مریم...این کنار مرجان جون و روبروش ماهان جون   آیناگلی و عمه مریم   عمو محمد>>>شوهر عمه مریم....عموی مهربون اون روز حسابی زحمت کباب درست کردن رو کشید   این حاج خانوم هم مامان بزرگ مهربون باباداود هستش...یه مادربزرگ دل زنده...یه مادربزرگی که پایه ی همه ی خوراکی خوردن با ما هست  مخصوصا چیپس و پفک&nbs...
15 مرداد 1394

ایثار...

ﻧﻪ ﻣﺎﻩ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ... ﻭ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ  ! ﺣﺲ ﺁﺯﺍﺩ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ ﺭﺍ    ﺑﻪ ﻣﻬﺮ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺩﺍﺩﻥ   ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺍﯾﺜﺎﺭ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺍﺳﺖ ! ...
5 مرداد 1394
1